هدایت به بالای صفحه

متن ادبی « عید غدیر خم » (7) پرداخت

متن ادبی « عید غدیر خم » (7)

 اينک پيامبر
در بازگشت از سفر خانه خداست
پيغبر از رسالت خود شاد و سر بلند
مسرور از رسالت انجام گشته اش
درياي بيکرانه قلبش ز موج شوق
همواره در تلاطم و همواره در طپش
عشق خدا فکنده به جانش شراره ها
اعمال حج رسيده به پايان ولي افق
چشم انتظار حادثه ها در غدير خم
بيدار مانده است…….
در پهنه غدير.
در زير شعله هاي فروزان آفتاب
انبوه حاجيان که فزون تر ز صد هزار
در پهنه وسيع غدير ايستاده اند
يک کاروان رسته ز بند نفاق و کين
يک کاروان خسته در اينجا ستاده است.
خورشيد هم شراره سوزان خويش را
ريزد به روي سينه تفتيده زمين
دشتي پر از محبت و احساس دوستي
دشتي پر از حرارت و ايمان
راهي به سوي عدل و سعادت گشوده است.
درگير و دار اين مشهد عظيم
در اوج اين شکوه
از سوي آفريدگار جهان آفرين
از آسمان به گوش محمد (ص) ندا رسيد
يا ايها الرسول، يا ايها الرسول
اسلام را چه خوب بيان کرده اي به خلق
اما هنوز رهبر ملت پس از رسول
تعيين نگشته است.
……..
اينک پيامبر
در بازگشت از سفر خانه خدا
مامور شد تا برساند به گوش خلق
والاترين و عميق ترين نکته را ز دين
فرمان رسيد که به مردم نشان دهد
لايق ترين و شجاع ترين فرد مسلمين.
پيغمبر از جهاز شتر منبري بساخت
در آن فضاي باز
دست علي گرفت و به بالاي سر رساند
تا هر که بود، رهبر آينده را شناخت.
آن رهبر که اوست مدار دين
آن کس که چشمه هاي فضيلت در او روان
آن کس که در زمين
در دوره زمان
شايسته تر از او، نبود مرد در جهان
دستان باغبان طبيعت ز شاخ علم
هرگز گلي به جلوه‌ي اين گل نچيده است
دامان قرنهاي فراوان و بي شمار
هرگز دُري به جلوه‌ي‌ اين دُر نسفته است.
………..
اينک غدير خاطره اين شکوه را
اينک غدير ياد چنان روز نيک را
درياده و خاطره ها زنده مي کند
اينک غدير زندگي آن امام را
مانند درسهاي گرانقدر و پرثمر
تکرار مي کند…..

منبع : سایت اینترنتی

وبلاگ معاون پرورشی

( www.mplib.ir )





موضوعات مرتبط: --- مناسبتهای قمری --- ، عید غدیر

برچسب‌ها: عید غدیر ، غدیر ، متن ادبی







تاريخ : دوشنبه ششم مهر ۱۳۹۴| نویسنده : غلامرضا زهره منش |