بیاد همه شهداء گمنام بخصوص دو شهید گمنام شهر رستمکلا
شبهای جمعه که میشه دلا بهونه میگیره
هر کی میاد سره یه قبر ازش نشونه میگیره
یکی سره قبر پدر یکی کنار مادرش
یکی کنار خواهر و یکی پیش برادرش
اما یه مادر، غمگین و آروم
میاد کنار شهید گمنام
یه جعبه خرما برای فاتحه خونی میاره
آروم میاد میشینه و سر روی سنگش میذاره
میگه تو جای بچه امی گوش بده به حرفای من
از بس که اینجا اومدم درد اومده پاهای من
آخر نگفتی،کسی رو داری
یا که مثه من بی کس و کاری
مگه تو مادر نداری برای تو گریه کنه
غروب پنج شنبه بیاد به قبر تو تکیه کنه
غصه نخور من مادرت منم همیشه یاورت
نمیذارم تنها باشی مدام میام بالا سرت
از تو چه پنهون یه بچه دارم
چند سال از اون خبر ندارم
آخ که دلم برات بگه از پسرم یه خاطره
لحظه جبهه رفتنش،ساعتی که میخواست بره
از اون لباس خاکی و از اون کلام آخرش
هر قدمی میرفت جلو نگا میکرد پشت سرش
دیگه نیومد،رفت ناپدید شد
چشمام به دربه خونه سفید شد
دیگه از اون روز تا حالا منتظره زنگ درم
بس که دلم شور میزنه نصف شب از خواب میپرم
کاشکی بود و نگا میکرد یزید سرش رفت بالا دار
سزای اعمالشو دید،لکه ننگ روزگار
من مطمئنم الان اگر بود
سرگرم شادی از این خبر بود
اون شبی که نشون میداد صدام چشاشو بسته بود
رفتم تو فکر روزی که دل ما رو شکسته بود
روزای که میخندید و خونه ها رو خراب میکرد
روزای که با توپ و تانک دل ما رو کباب میکرد
روزای که مثه یه گرگ ما رو تو غم سهیم میکرد
روی گلا پا می گذاشت بچه ها رو یتیم میکرد
روزای که نمک میریخت رو زخم داغ پدرا
داغ برادر میگذاشت رو جیگر برادرا
الحمدالله دعام اثر کرد
سوی جهنم عزم سفر کرد...
بسه دیگه خسته شدی دوباره خیلی حرف زدم
با این که قول داده بودم اما بازم گریه شدم
خدا نگهدار پسرم فعلا ازت جدا میشم
شاید مسافرم بیاد زشته که خونه نباشم
با صد امید و آرزو مادر مفقودالاثر
بلند شد از کنار قبر شاید براش بیاد خبر
چند ساله مادر کارش همینه
خبر نداره بچه اش همینه...

چفيهي من بوي شبنم ميدهد
عطر شبهاي محرم ميدهد
چفيهي من، سفرهي دل ميشود
جمعه، با مهدي، مقابل ميشود
چفيه يعني يار ميآيد شبي
چفيه يعني لشکر پاک نبي (ص)
چفيه يعني شعرهاي باوضو
درد داري؟ درد خود با ما بگو
چفيه يعني کوفه معنا ميشود
چفيه يعني بازکوچه، باز درد
ذکر « يا زهراي » شبهاي نبرد
چفيه يعني « ياد ياران » ياد باد !
شبنشيني، زير باران ياد باد !
چفيه يعني ما شناسايي شديم
بيشهيدان غرق رسوايي شديم
چفيه يعني وسعتي مثل غدير
نالههاي شرقي حاجي بصير
چفيه يعني من کجا ؟ همت کجا ؟
بچههاي صاف و باغيرت کجا ؟
چفيه يعني جمعه آقا ميرسد
باز با امابيها ميرسد
چفيه يعني وقت خوش عهدي بود
آخرين فرياد « انا المهدي » بود
چفيه يعني نالههاي بيشکيب
شب پر از بوي خوش « امنيجيب »
چفيه يعني نينوايي رفته است
يک « شهيد شيميايي » رفته است
چفيه ميگويد: دل من پير شد
فصل پرواز « مسافر » دير شد
با علي با گريه « يا هو » ميزنيم
پيش زهرا باز زانو ميزنيم
آي چفيه ! ما عنايت ديدهايم
باز تا معراج، با هم ميرويم
فارغ از غمهاي عالم ميرويم
از دلم تا کربلا يک يا حسين
مثل آواز خوش پير خمين
اي بستي عهد و پيمان با ولي
تا شهادت نيست راهي، يا علي

اي شاهد احوال ِ دل تنگ بيا
اي نغمه ي مرغان شباهنگ بيا
عمرم به سر آمد دلم از هجر گرفت
در ساز دلم معني آهنگ بيا
از سينه ي ما مهر ومحبت بگسست
اي نرم كن ِ هر دل چون سنگ بيا
دنبال تو در كوچه و صحرا بروم
پايم پي ديدار ، شود لنگ بيا
بر صفحه ي دل ، زرق وبراقي بنشست
اي پاك كن از چهره ي ما رنگ بيا
در باده ي دل بوي مي ِ روی ِ تو كو؟
شد دل ز غمت خمار و هم منگ بيا
حالا شده این ناله ی هرمنتظری
دنیا شده پرحیله و نیرنگ بیا
**********













































































